«جیمز کول»، یک زندانی حکومتی است که در سال 2035 به شرطی با آزادی اش موافقت می شود که به زمان گذشته برگردد و مانع گسترش یک بیماری ویروسی شود. این بیماری باعث نابودی بیش تر مردم کره ی زمین شده و به خاطر

دنیای آینده. زمین برای جدال در برابر حشرات غول آسایی از سیارات دیگر که به مایه ی تهدیدی جدی بدل شده اند، آماده می شود. «جانی» (وان دین) و «کارمن» (ریچاردز)، هم مدرسه ای های دل باخته ی یک دیگر که از هم

روایتی مدرن از داستان کلاسیک چارلز دیکنز درباره‌ی پسر جوان یتیمی که با توانایی‌اش می‌تواند بر بسیاری موانع در زندگی‌اش غلبه کند.

پنج سال پس از وقوع جنگ داخلی، «کاپیتان جفرسون» یک کهنه سرباز و فردی تنها است که بین شهرهای مختلف سفر می‌کنند و اخبار را برای مردم روایت می‌کند اما هنگامی که با «جوآنا» آشنا می‌شود، تصمیم می‌گیرد تا او

داستان زندگی یک مرد جوان که به طور ناگهانی و غیرقابل توضیحی از مسیر خارج می‌شود، زیرا او خود را در دام «عدالت» می‌بیند.

بیست سال پیش در کیپ کاد. «آلن بائر» پسر بچه ی هشت ساله، از قایق به درون آب پرت می شود و پیش از نجات، یک پری دریایی را می بیند. زمان حاضر، نیویورک. «آلن» (تام هنکس) که فکر می کند نمی تواند عاشق شود، دو

«رزمری» و «گای» «وودهاوس» زوج جوانی هستند که به آپارتمان تازه شان اسباب کشی می کنند. آن دو خیلی زود با «مینی» و «رومن» «کاستوت»، زن و شوهر مسن و غیر عادی همسایه صمیمی می شوند. «رزمری» باردار می شود و

در دوران رکود بزرگ اقتصادی، یک کلاهبردار با دختری جوان آشنا می شود که ممکن است دختر خود او باشد. آن دو رابطه ای غیرعادی تشکیل می دهند و…

چهار خواهر به نام های «جو»، «مگ»، «بت» و «امی»، که پدرشان به جنگ رفته است، همراه مادرشان زندگی می کنند. آن ها رابطه نزدیکی با هم دارند و به کمک یکدیگر از میان سختی های زندگی عبور می کنند...

این فیلم نشان می دهد که دو ستاره ی تنیس، ونوس و سرنا ویلیامز، چگونه به موقعیتی که اکنون در آن حضور دارند، رسیدند و مربی گری پدرشان، ریچارد ویلیامز، چه نقشی در این روند داشته است.

داستان فیلم در نیویورک سیتی دهه‌ی 50 میلادی می‌گذرد و درباره‌ی دو نوجوان به نام‌های تونی و ماریا است که علیرغم وابستگی‌شان به دو باند خیابانی رقیب به نام‌های Jets و Sharks، عاشق یکدیگر می‌شوند.

پسر جوانی و خانواده ی از طبقه کارگر او اواخر دهه 1960 پر هیاهویی را تجربه می کنند.