لندن، اوایل قرن بیستم. آشنایی نویسنده‌ای به نام «جیم بری» با زنی بیوه به نام «سیلویا» و فرزندانش منجر به خلق نمایش نامه‌ی «پیتر پن» می‌شود...

انگلستان، قرن دوازدهم. «هنری دوم» دوستی نزدیکی با مشاور ساکسونی خود، «توماس بکت» دارد. پس از چندی «بکت» به مقام صدراعظمی می‌رسد و به مقام اسقف کنتربری منصوب می‌شود. اما آرام آرام اختلافات میان دو دوست

یک پلیس که در شهر کوچکی مشغول انجام وظیفه است، درباره یک پرونده مرگ شکار تحقیق می‌کند در حالی که رویدادهایی رخ می‌دهد که موجب اختلال ذهن در او می‌شود...

پس از این که آخرین کار آنها "شاهزاده آیدا" با شکست مواجه می‌شود، رابطه بین "گیلبرت" و "سولیوان" در آستانه پایان یافتن قرار می‌گیرد. دوستان و همکاران آن‌ها تلاش می‌کنند آن دو را دوباره به هم نزدیک کنند

شهر نیویورک، "جین دکستر" مدل بلوند و جذاب در آپارتمان خودش به قتل رسیده و کارآگاهان "دن مولدن" و "جیمی هالوران" وارد صحنه جرم می‌شوند تا بررسی‌های لازم را انجام دهند. آن‌ها به افراد زیادی مشکوک می‌شون

وقتی "کاستر" و ارتش هفتم سواره نظام توسط سرخپوستان نابود می‌شوند، همه انتظار شرایطی بدتر را می‌کشند. "کاپیتان ناتان بریتلز" دستور گشت زنی در منطقه را دریافت کرده و مامور می‌شود تا "آبی آلشرد" همسر یکی

برلین، اوایل دهه‌ی 1930. «سلی بولز» یکی از نمایش‌گران کلوب کیت کت با «برایان رابرتس آشنا می‌شود؛ یک جوان تحصیل کرده‌ی انگلیسی که برای پیشرفت زبان آلمانی‌اش به برلین آمده و با آموزش زبان انگلیسی روزگار

«ریک» اولین فردی بود که از دلفین‌ها برای برنامه تلویزیونی استفاده کرد. او پس از ده سال، مسیر دیگری در پیش می‌گیرد، و هر از چندگاهی به‌خاطر تلاش برای آزاد کردن دلفین‌ها، بازداشت می‌شود. «ریک» ناحیه‌ای

بندبازی به نام «فیلیپ» در جاهای خطرناک و غیرمتعارف، اقدام به این کار می‌کند تا این که تصمیم می‌گیرد فاصله‌ی بین دو برج سازمان تجارت جهانی را طی کند.

«بروس وین» به عنوان شوالیه تاریکی شهر گاتهام به نبرد با جنیاتکاران بر می‌خیزد و با اولین دشمن بزرگ خودش، یعنی جوکر روبرو می‌شود...

دختری انگلیسی به نام «لوسی هانی چرچ» طی سفری به ایتالیا با مرد جوانی به نام «جرج» آشنا می‌شود و مدت ها بعد می‌فهمد که با وجود تمام تلاش‌هایش برای پنهان کردن عواطفش واقعا دل باخته او شده است.

برای «میکی وارد» بوکس یک امر خانوادگی محسوب می‌شود. برادر ناتنی‌اش «دیکی» که زمانی بوکسور متعهدی بود، مربی غیر قابل اعتمادش است. با وجود تمرینات سخت «میکی»، وی بازنده است و پس از آخرین مبارزه‌اش که تق